سلام
۷ سال گذشته است
واقعا باورم نمی شود .
در این زمان که عده ای از اهل زمین خوابیده اند فکرم بر این گذشت که دگر بار نه به عنوان ادامه کار بلکه شروعی جدید بنویسم تا شاید روزی بنگرم بر این نوشته ها خشنود شوم از گذشته.
گذشته قطعه ای از حال و است و پیوسته ای به آینده. شاید همین است که راز وجود زمان را برای اهل فکر آشکار سازد و بتواند شعله ای کوچک اندر این شب تاریک روشن کند تا برخیزد این من و بیفزاید بر سرعت سوقش سمت مقصد.
فقط می خواهد برود لکن راه نداند سرگشته ای است که وقتی نگرد نداند که کجاست ولی باز هم می خواهد برود .
خدایا دستم گیر
درباره این سایت